میزبان
اگر میخواهید بیشرمانه از کلاسیکی که اکثر ما دیدهایم، جدا کنید، حداقل آن را جالب کنید. «میزبان» ساخته اندی نیوبری دو فیلم ترسناک را که خیلی ها می شناسند، «روانی» آلفرد هیچکاک و تا حدی «هاستل» الی راث ریف می کند. با این حال، ترکیب نامقدس این دو، تعلیق کافی برای نگه داشتن این بیننده در حدس زدن نداشت یا آنقدر متفاوت بود که من دیگر به شباهت ها فکر نکنم. برای داستانی از رمز و راز و دسیسه، "میزبان" هیچ کدام را ارائه نکرد.
شروع ضعیف ما با زوجی در لندن در پایان رابطه آنها شروع می شود. رابرت (مایک بکینگهام) دلشکسته و ناامید به کار خود در بانک باز می گردد و هزاران پوند سپرده خارج از دفتر را برمی دارد تا شانس خود را در یک مکان قمار مجلل امتحان کند. پس از ادامه بدشانسیهای او، او مجبور میشود با یک کیف که با علامت باند چینی مشخص شده است، به آمستردام سفر کند. رابرت وقتی با ورا (مریم حسونی)، شخصیت مشکوک دیگری که سرگرمی مخفیانه وحشتناکی دارد، آشنا میشود، مشکلات بیشتری پیش رو پیدا میکند. وقتی رابرت ناپدید میشود، این وظیفه برادرش استیو (دوگی پوینتر) است که بفهمد چه اتفاقی برای او افتاده است. معمولاً در نقدها کمی کمتر در مورد اسپویلرها صحبت می کنم، اما نکات داستانی آنقدر شناخته شده هستند که احساس می کنم باید به آنها اشاره کنم.
اگر قبلاً شباهت ها را مشاهده کرده اید، تعداد زیادی وجود دارد. از تیتراژ ابتدایی الهام گرفته از سائول باس، این فیلم از نزدیک مسیر «روانی» را با اضافه کردن یک داستان فرعی کلیشهای قاچاق مواد مخدر چینی دنبال میکند که به دلایلی مانند حق تکثیر کفشها در آن نقش بسته است. «میزبان» حتی تا آنجا پیش میرود که شخصیت اصلی را تقریباً یکسوم از راه را در فیلم از دست میدهد، کاری که هیچکاک در «روانی» انجام داد که در سال 1960 تماشاگران را شوکه کرد. اما این سال 2020 است، بنابراین حتی معمولیترین اتفاق. طرفداران ترسناک احتمالاً می توانند این دو فیلم را به هم مرتبط کنند.
در سطح پایه، «میزبان» بهعنوان اقتباسی از «روانی» با تغییر جنسیت عمل میکند. رابرت اساساً شخصیت جانت لی، ماریون است، و ورا یک ریبوت زن ثروتمند از نورمن بیتس اثر آنتونی پرکینز است، دقیقاً تا جایی که رابرت را به عنوان مهمان غیرمنتظره می برد و با جسد پدر و مادر مرده صحبت می کند. عادت بد او در بریدن میهمانان شباهت هایی به تاجر هلندی "هاستل" دارد، از جمله تفسیری در مورد اینکه چگونه ثروتمندان از قتل و ظلم بی رحمانه فرار می کنند. اگر ارجاعات به اندازه کافی واضح نبود، سردخانه زیرزمین او همان سایه تیره از نورهای فلورسنت سبز و چشمک زن برخی از فیلم های «اره» را دارد. "میزبان" قبل از بازگشت به معمای الهام گرفته از "روانی" فقط برای مدت کوتاهی به شکنجه و لعنت می پردازد.
موضوع آنقدر نیست که نیوبری به دقت تعدادی از فیلمسازان مورد علاقه خود را ردیابی کند. این است که او در ساختن مواد به خوبی کار نمی کند. تعدادی از صحنهها به نظر مسطح میآیند، و تصاویر اونا منگز، فیلمبردار، مانند یک فیلم تلویزیونی غیرقابل توجه به نظر میرسند، مانند زمانی که بازدید از یک ایستگاه پلیس به نظر میرسد که تنها یک پلیس در یک اتاق خالی نشسته است. این فیلمنامه سه فیلمنامه نویس - فینولا گراتی، برندن بیشاپ و لارنس لامرز - دارد، اما دیالوگ و طرح داستان به نظر می رسد که هنوز در مراحل پیش نویس است. تصادفات و حفرههای داستانی آشکاری وجود دارد که باعث نالهام شد، مانند اینکه چگونه یکی از شخصیتها میدانست کجا به دنبال اجساد زمینآلود قربانیان بگردد، و هرگونه احتمال تعلیق را از بین ببرد. به نظر میرسد که بازیگران هنوز در حال تمرین هستند و خطوط و ریتمهای طبیعی را تشخیص میدهند، اما اینها همان برداشتهایی هستند که نیوبری در فیلم انتخاب میکند. این به ویژه در لحظاتی دردناک است که یکی از بستگان ورا عکس جسدی را که در خانه نگه داشته است نشان میدهد و او با انرژی کسی که آب و هوا را بررسی میکند واکنش نشان میدهد.
برای اینکه این فیلم شما را غافلگیر کند، تقریباً نیاز است که قبلاً یک فیلم ترسناک ندیده باشید. به سادگی در «میزبان» هیجان کافی برای جبران اشتباهات عابر پیاده وجود ندارد. اگر فیلمسازی بخواهد به الهامات خلاقانهاش ادای احترام کند، خوب است - کارگردانهای متفاوتی مثل مل بروکس، کوئنتین تارانتینو و حتی برایان دی پالما از ارجاع دادن به فیلمسازان دیگر حرفهای ساختهاند - اما در مقطعی، یک فیلم باید خارج از این فیلم باشد. سایه تأثیرات آن میزبان» هرگز این کار را نمی کند.
- ۰۰/۱۱/۱۳