5 اجرای عالی فیلم کمدی از افراد غیر کمدین
ضرب المثل می گوید: «مردن آسان است. کمدی سخت است.» ادموند کین، هنرپیشه شکسپیر قرن هجدهم حداقل در بستر مرگش چنین می گوید. اما نکته قابل توجه این است که نقل قول او به اندازه ای متعالی است که 188 سال بعد همچنان به کار می رود. و مطمئناً وقتی در مورد عدم احترام عمومی صحبت میکنید، کمدی در مقایسه با فیلم «جدیتر» در دنیای هنر قرار میگیرد.
بارها و بارها، هم منتقدان و هم طرفداران معمولی، کمدی را پایینتر از درام تلقی میکنند، با این تصور عمومی که برای موفقیت، چیزی باید شما را از نظر عاطفی آزار دهد تا مؤثر یا معنادار شود. در بسیاری از مواقع، خنده و شادی به عنوان بیاهمیت یا زائد تلقی میشوند و فیلمهایی که این واکنش را هدف قرار میدهند با عبارات تحقیرآمیزی مانند «ارزان» یا «آسان» برچسبگذاری میشوند. اما فقط از هر بازیگری که ارزشش را دارد بپرسید و آنها به شما خواهند گفت که تلاش و مهارت در خلق شخصیتی که دوست داشتنی و واقعاً خنده دار باشد بسیار دشوار است. به نظر میرسد کسانی که نمیدانند این فکر رایج را دارند که یک استاد تاسپین باید بتواند فقط یک سوئیچ را در مغزشان بچرخاند و ناگهان جذاب، دوستداشتنی، باهوش و شوخ باشد. این به سادگی اینطور نیست.
اما فقط به این دلیل که دشوار است، به این معنی نیست که انجام نشده است. موارد متعددی وجود داشته است که بازیگران بر خلاف تیپ کار کرده اند و اجراهای کمدی بزرگی را به نمایش گذاشته اند و درک خود را در این روند تغییر داده اند. چه یک ستاره اکشن ثابت شده باشد که ماهیچه های خود را شل می کند و جنبه نرم خود را نشان می دهد، یک بازیگر شخصیت سنجابی که عمق آنها را آشکار می کند، یا هرکسی با حضور رواقی که به شما یادآوری می کند، بله، آنها نیز می توانند احمق باشند. در اینجا ده اجرای کمدی عالی از غیر کمدین های معتبر وجود دارد.
1. آنتونی هاپکینز - جاده به ولویل (1994)
آنتونی هاپکینز بدون شک یکی از بزرگترین بازیگرانی است که تا به حال زندگی کرده است. با رزومه ای که شامل هفت دهه در صنعت فیلم، بیش از پنجاه جایزه بازیگری و هشتاد و شش نامزدی ترکیبی است، هیچ کس هرگز او را به بی صلاحیتی برای هر نقشی که فکرش را بکنید متهم نمی کند. اما دیدن هاپکینز در نقش دکتر جان هاروی کلوگ در فیلم جاده ای به سوی ولویل در سال 1994 کمی تعجب آور بود. علیرغم اینکه این فیلم بر اساس داستان واقعی یک علاقه مندان به سلامتی زندگی واقعی است، کم و بیش یک کمدی ساده است که به شدت بر تلاش کلوگ برای اداره یک آسایشگاه سالم در میشیگان متمرکز است که به آسایشگاه بتل کریک معروف شد.
در حالی که کلوگ به طور مشخص در طول زندگی خود درگیر بسیاری از فعالیتهای بحثبرانگیز و تکاندهنده بود، از جمله عقیمسازی، اخته کردن و اصلاح نژاد اجباری، هاپکینز این نقش را مانند یک همبازی غمانگیز فوگهورن لگهورن، با چشمان حشره، تمسخر و پوزخند در صحنههایی با انرژی حیرتانگیز و سرگردانی بازی میکند. او به وضوح از اینکه میتواند تصویر تهدیدآمیز خود را از بین ببرد و در عوض به یک جفت دندان خندهدار بزرگ و یک سبیل احمقانه بند میزند، احساس میکند و واقعاً به نظر میرسد که از مزخرفات و جوکهای گوز که فیلم درباره کلوگ ترسیم میکند لذت میبرد.
2. جف دنیلز – گنگ و احمق (1994)
دانیلز پس از نقشهای مشترک در درام تاریخی معتبر Gettysburg و اکشن هیجانانگیز Speed، گزینهای بعید برای جفت شدن در کنار جیم کری برای Dumb and Dumber محصول 1994 بود. با این حال، دنیلز با تطبیق انرژی بی حد و حصر کری و اجرای عالی و در عین حال افزودن یک معصومیت دوست داشتنی و ساده لوحی خنده دار به شخصیت خود، از پس چالش برآمد و به عنوان همتای کاملی برای کری در داستان کلاسیک حماقت برادران فارلی ثابت شد.
در سالهای پس از آن، دنیلز به جابهجایی بدون زحمت بین نقشهای کمدی و دراماتیک ادامه داده است. در سال 2013 برای بازی در سریال اتاق خبر HBO و نامزدی گلدن گلوب برای فیلم Squid and the Whale در سال 2005، جایزه امی را از آن خود کرد. اما با وجود افتخارات فراوان، بسیاری او را به خاطر داشتن قابل توجه ترین صحنه اسهال انفجاری در تاریخ سینما برای همیشه به یاد خواهند داشت.
3. کتی بیتس – The Waterboy (1998)
کتی بیتس پس از نقش تعیین کننده حرفه ای خود در فیلم ترسناک Misery در سال 1991 که اسکار بهترین بازیگر زن را برای او به ارمغان آورد، با ایفای نقش در طیف گسترده ای از فیلم ها مانند گوجه فرنگی سرخ شده، Dolores Claiborne، The به یکی از پرکارترین بازیگران هالیوود تبدیل شد. Late Shift و Titanic، متخصص به شدت در مطالعات عمیق لایه لایه شخصیت. بنابراین در سال 1998، زمانی که بیتس برای بازی در نقش مادر آدام سندلر در فیلم کمدی The Waterboy، نقش مادر آدام سندلر را انتخاب کرد، بیش از چند نفر را شگفت زده کرد.
با توجه به ویژگی نسبتاً کلی و تک بعدی «بیش از حد محافظ بودن» در فیلمنامه، بیتس همچنان راهی برای سرگرم شدن با این نقش پیدا کرد، با جذابیت و شخصیت متمایز فرارش که عمق ناملموس زیادی، جاذبهها و قلب بسیار مورد نیاز را به آن اضافه کرد. شخصیتی که اگر بازیگری کمتر نقشش را بازی کند کاملاً فراموش شدنی خواهد بود. بیتس یکی از ستارههای کمیاب هالیوود است که میتواند به معنای واقعی کلمه همه چیز را به خوبی انجام دهد و در سالهای پس از آن همچنان نقشهای فوقالعادهای، هم کمدی و هم جدی را ارائه میکند.
4. مریل استریپ – مرگ او می شود (1992)
بدون شک، مریل استریپ یکی از، اگر نگوییم معتبرترین بازیگر نسل خود است. گردآوری حیرت آور سیصد و شصت و هشت نامزدی جوایز ترکیبی در طول تقریباً 50 سال کار حرفه ای خود. تعظیم کن، تمام تگرگ، ملکه استریپ. او مطمئناً حق انتخاب هر نقشی را که علاقه مند به بازی کردن است به دست آورده است، اما وقتی او در سال 1992 در کنار گلدی هاون در کمدی فانتزی مرگ او می شود، قطعا غیرمنتظره بود. این یک داستان خنده دار در مورد رقبای دوئل است که هر دو در نهایت یک معجون جادویی می نوشند که به آنها نوید جوانی ابدی می دهد اما در عوض آنها را در حال تبدیل شدن به مردگان متحرک می بیند.
علیرغم اینکه DBH یک شگفتی فنی یک فیلم است، DBH به شدت به شخصیت پردازی هاون و استریپ تکیه می کند تا دشمنی آنها را به اندازه کافی مهم بداند تا به حالت وحشی و خشونت آمیز تبدیل شود. استریپ هر چیزی را که در اختیار دارد به نقش میآورد و یک بازی هوشمندانه و باهوش در مورد ترس عمومی از پیری و خودشیفتگی به طور کلی ارائه میکند. خشم و آتش استریپ واقعاً به فروش این ایده کمک می کند و زمان بندی کمدی او کاملاً با هاون مطابقت دارد. همچنین دیدن بازی بزرگترین بازیگر زنده جهان در یک کمدی خشن و بینظیر، تازگی جالبی است.
5. لئوناردو دی کاپریو – گرگ وال استریت (2013)
لئوناردو دی کاپریو که همیشه در فیلم های خوب خوب است، اغلب به عنوان یکی از کم ارزش ترین بازیگران تمام دوران شناخته می شود. در حرفه ای که شامل درام های تاریخی، تریلرهای جنگ سیاسی، تریلرهای روانشناختی نئو نوآر و حماسه های اکشن علمی تخیلی است، دی کاپریو در سال 2013 در گرگ وال استریت یک اجرای کمدی واقعاً الهام گرفته برای اعصار گذشته انجام داد. ثابت می کند که واقعیت بسیار عجیب تر از تخیل است، این داستان واقعی جوردن بلفورت، غول وال استریت است، که دروغ می گفت و راه خود را برای رسیدن به شهرت و ثروت در طول دهه 1990 طراحی می کرد.
این فیلم به شما نشان میدهد که زندگی افراطی چقدر میتواند سمی باشد و دی کاپریو نقش بلفورت غافل را به خوبی بازی میکند که پلهای پس از پله از نردبان تجاری و احساسی به پایین میافتد. با شخصیت او که واقعاً معتقد است میتواند در حالت مستی کاملاً خوب رانندگی کند یا اینکه لودها به او قدرت میدهند مانند اسفناج برای پوپای. WOWS در نهایت یک داستان غم انگیز از دستکاری و طمع در گذشته است، اما دی کاپریو در اجرای سعادتمندانه نادان خود واقعا هیستریک است.
- ۰ نظر
- ۰۴ دی ۰۰ ، ۱۱:۲۵