دانلود فیلم و سریال

سریال های روز

دانلود فیلم و سریال

سریال های روز

پروفسور

چهارشنبه, ۱۳ بهمن ۱۴۰۰، ۱۲:۱۹ ب.ظ

پروفسور که قبلاً با عنوان «ریچارد خداحافظی می‌کند»، جانی دپ را در حال حاضر با یک سوال سخت نشان می‌دهد: اگر پایان کار نزدیک باشد، چه می‌کردی؟ استاد در حال مرگ او ریچارد ترجیح می دهد تا حد زیادی پیچیدگی زندگی در مرحله چهارم تشخیص سرطان ریه را رد کند و فقط به یکی از همکارانش بگوید. همه فکر می کنند که او در حال سقوط است: برنامه درسی کلاس انگلیسی خود را رها می کند، با دانش آموزانش در محوطه دانشگاه سیگار می کشد، با یک پیشخدمت تصادفی رابطه جنسی برقرار می کند. آن را «بیمار بد سرطانی» بنامید.

اما فرصتی برای درخشش خرد زندگی از کسی که واقعاً چیزی را که در فیلمنامه نویسنده/کارگردان وین رابرتز گم شده است، نمی دهد، فیلمی که بیشتر از آن چیزی که روکش بسیار جالب آن برای مدرسه نشان می دهد تابع کلیشه های حس خوب است. داستان در ابتدا، در طول تیتراژ آغازین، به اوج می رسد، و نشان می دهد که ریچارد سعی می کند زندگی خود را از سر بگیرد در حالی که در مورد محوطه دانشگاه مجلل نیوانگلند خود صحبت می کند. او در حال زمزمه کردن، و سپس فریاد زدن، همان احساس را دیده است - "F**k." با وجود دپ و حضور خشمگین او، خیلی چیزها را می گوید. ریچارد سپس وارد برکه ای کثیف می شود و به عقب نگاه نمی کند، نوعی بی تفاوتی که بقیه سفر درونی او را آغاز می کند. همانطور که داستان ادامه می یابد، ریچارد کلمات بیشتری برای به اشتراک گذاشتن در مورد تجربه خود دارد، به خصوص که او به ماهیت متناهی مرگ و میر می رسد، اما آنها شوخ طبعی بیشتری را برای دلخواه باقی می گذارند.

در این مفهوم قولی وجود دارد - دپ اغلب توصیف مورد علاقه من از او را برآورده کرده است، "یک سنگربان که خوش شانس بود" و این مانند یک پایان برای آن شخصیت است، سنگربانی که اکنون بسیار بدشانس است. و رابرتز که با تیم اور فیلمبردار کار می کند، این فضاهای عجیب و غریب را برای نقش های زندگی ریچارد ایجاد می کند - اتاق غذاخوری طبقه متوسط ​​او، دانشگاه قدیمی، یک بار محلی دوستانه - این فضاها را با قاب مرکزی شبیه به وس اندرسون آماده می کند تا دپ بتواند بیاید. و آنها را مختل کند. اما این چیزی است که در این دکورها فیلم را ناامیدکننده می‌کند - احساسات توخالی و کمان‌های شخصیتی که راه به جایی نمی‌برند، از جمله رزماری دویت به عنوان همسری که بعد از اینکه هر دو اذعان کردند ترجیح می‌دهند با دیگران بخوابند، اما در کنار هم بمانند، بیشتر به او نزدیک‌تر می‌شود. دخترشان تیلور (کیتلین برنارد). حتی بدتر از آن، رابرتز نمی‌تواند ریچارد را خنده‌دار بسازد- ضرب‌های کمدی ناگهانی، شامل گفتن یا انجام کاری ظاهراً ساینده ریچارد، همیشه پایین می‌آیند.

کلاس درس «انجمن شاعران مرده» ریچارد را در نظر بگیرید: با تحقق بخشیدن به رویایی که من مطمئنم بسیاری از مربیان او را دوست دارند، او بچه های زیادی را بیرون می کند. کسانی که در اوقات فراغت خود کتاب نمی خوانند، کسانی که می خواهند وارد تجارت شوند، کسانی که شلوار گرمکن می پوشند. اما این پیشرفت به آرامی او را به تقلید مسخره‌ای از یک استاد جایگزین تبدیل می‌کند، به گونه‌ای که او تحقیر خود را نسبت به چند دانش‌آموز پنهان نمی‌کند، یا از ضعف تهاجمی خود به عنوان یک نوع درس استفاده می‌کند در حالی که دانش‌آموزانش دور او می‌نشینند. شخصیت‌های جانبی نیز در اینجا مسطح شده‌اند، مانند زوئی دویچ به عنوان یکی از شاگردانش. او به دوستی بعید برای او تبدیل می شود که برای مدت کوتاهی در داستان به آن تکیه کند، اما فقط به دانش آموز دیگری منتقل می شود که نصایح ناخوشایند او را می شنود - "در هر لحظه ما در حال نوشتن داستان های زندگی خود هستیم." زمانی که ریچارد به عظمت خود می رسد. بیانیه پایانی، "مردم وجود پادشاه خود را بگیرید"، او ما را از دست داده است.

دپ در این فیلم به اندازه کافی کاریزماتیک است، یا حداقل به نظر می رسد که در خانه با این ستاره شبه راک ضد نظام، ژولیده و ژولیده بازی می کند، همیشه حرف هایش را به زبان می آورد و به تدریج غم و اندوه پشت دوگانگی خود را آشکار می کند. اما از آنجایی که داستان از آنچه قبلاً به نظر می‌رسد آشکارتر می‌شود، سرگرمی خفیف تماشای ریچارد که نقش‌های زندگی‌اش را رد می‌کند، به پایان می‌رسد، و نگرش بی‌مصرف او نسبت به زنان (دست زدن به یک دانشجوی فمینیست، بوسیدن به زور همسر رئیس دانشگاه) رقت‌انگیز و خسته‌کننده می‌شود. و هنگامی که چهره ریچارد بیشتر غرق و خاکستری می شود، و دپ به نظر می رسد که او در قطار سریع السیر به سمت درب مرگ یا نامزدی گلدن گلوب است، به نظر می رسد هیچ شخصیتی متوجه آن نمی شود، مانند یک شوخی بد در خود فیلم.

کمی پنیر در پیامی درباره زندگی ایرادی ندارد، فقط این است که با "پروفسور" هیچ چیز دیگری برای آن وجود ندارد. فیلم رابرتز بی تفاوتی اولیه سرکش ریچارد و اظهارات صمیمانه بعدی را با تفاوت های ظریف پیوند نمی دهد، در عوض اجازه می دهد هر دو نگرش زندگی واضح باشند، که منجر به یک عمل اول و دوم به سختی رهایی بخش و سومی وحشتناک می شود. تصور اینکه ریچارد با این داستان زندگی اش اشک در نیاید خیلی آسان است. در عوض، احتمالاً فقط چشمانش را گرد می کرد.

  • مو امین

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی