The Djinn
یک خانه جدید می تواند ترسناک باشد، فقط به این دلیل که هنوز ناآشنا است. این ترسناک ترین چیز در مورد «جن» است، یک فیلم ترسناک جدید درباره یک جن شیطانی که پسری لال پیش از نوجوانی را تعقیب می کند. این جمله ممکن است پیچیده به نظر برسد، اما در «جن»، یک تمرین ژانری که عمدتاً در خانهای در حومه شهر در «یک شب تابستانی آرام، 1989» (طبق عنوان آغازین) اتفاق میافتد، واقعاً داستان زیادی وجود ندارد. آن خانه به میدان نبرد دیلن (ازرا دیویی)، یک کودک 12 ساله لال تبدیل می شود که وقتی توسط پدر مجردش مایکل (راب براونشتاین) تنها می ماند، تصمیم می گیرد روحیه ای جنگجو را از یک کتاب به راحتی کشف شده به نام «کتاب» تداعی کند. سایه ها."
جن دیلن ظاهراً درگیر تعدادی از آسیب های دوران کودکی است، از جمله غیبت مادر دیلن («فکر می کنی اگر من ... متفاوت نبودم، مادر می ماند؟») اما عنوان هیولا تداعی نمی کند. بسیار، زیرا آیینهای عمومی که برای احضار او استفاده میشود، آنچنان که باید رعایت نمیشود. بنابراین، در حالی که اساساً هیچ مشکلی در هیولا در «جین» وجود ندارد، اما اغلب به نظر میرسد که با خانهای که در آن زندگی میکند نیز نامرتبط است.
ما واقعاً چیز زیادی در مورد دیلن، یا نحوه ارتباط او با دنیای بیرون نمی دانیم، و نه فقط به این دلیل که خانه جدیدش را ترک نمی کند. با این حال، او از شنیدن آهنگ سینت پاپ در رادیو لذت میبرد (زیرا مربوط به دهه 80 است) و به نظر میرسد با پدرش رابطه خوبی با کتاب مصور دارد، همانطور که میبینیم وقتی مایکل قطعهای از پینوکیو را با صدای بلند میخواند. پایان آن تنها بخش مهم است: "اما آنچه انجام شده است، قابل بازگشت نیست."
دیلن همچنین به نظر می رسد حداقل تا حدودی از گذشته تاریک خانه جدید خود آگاه است زیرا در یک صحنه کوتاه اولیه از مایکل می پرسد: "آیا مردی که قبلاً اینجا زندگی می کرد واقعاً اینجا مرد؟" مایکل همچنین روزنامه ای را با تیتر واهی: «شب وحشت» رها می کند. اوه، و: واحد هوای مرکزی مانند کوره زیرزمین در «تنها در خانه» غرش میکند. برخی از این نقاط طرح اهمیت بیشتری نسبت به بقیه دارند.
متأسفانه، این صحنه های تثبیت کننده، بسیار بیشتر از آنچه بقیه فیلم ارائه می دهند، وعده می دهند. از آنجایی که وقتی دیلن بی اعتنا جن را احضار می کند - برای بازگرداندن صدایش، زندگی خانگی، آرامش ذهنش و غیره - "جن" بیشتر به فکر اجتناب از ترس های کودک می شود تا مبارزه با آنها. دیوید شاربونیر و جاستین پاول، همکار نویسنده/کارگردان/تهیه کننده، به نظر نمیرسند که درباره دیلن چه میگذرد یا اهمیتی نمیدهند. آنها اغلب او را به عنوان یک نوزاد بی گناه در جنگل معرفی می کنند که برخلاف قضاوت خوب، تصمیم بسیار بدی می گیرد که قابل لغو نیست. اگر «جن» از یک رویارویی کنسرو شده به رویارویی دیگر بپرد، چیز بدی نخواهد بود، یک فیلم تعقیب و گریز ناوگان که تماماً در یک خانه تاریک جدید اتفاق میافتد. حیف که «جن» اغلب به همان اندازه که غیرشخصی است، پرهیجان است. این فیلم هر زمان که نیاز به سرعت داشته باشد می خزد. (پاول در یادداشت های مطبوعاتی فیلم به عنوان ویراستار فیلم معرفی شده است.)
مهمتر از آن: به نظر می رسد هیچ چیز به دیلن نمی چسبد. دیویی به اندازه کافی مجری قوی نیست که بتواند یک فیلم کامل را فقط با زبان بدن و حالات صورتش اجرا کند. به هر حال هنوز نه. در نقش دیلن، او بیشتر زمان فیلم را صرف نفس کشیدن می کند و سعی می کند بفهمد که جن در کجا و چگونه ظاهر می شود. و در حالی که به نظر می رسد حل مسئله اغلب اولویت شاربونیه و پاول است، مشکلات دیلن بسیار پیچیده است. او چند لحظه قهرمانانه گونزو دارد، مانند زمانی که میخواهد با استفاده از هر چیزی که در حمامش وجود دارد، اسلحهای را بداهه بسازد. اما این صحنهی خاص بسیار پررنگ و بد پوشش است، و دیویی فقیر را تنها با یک کار به یاد ماندنی گیر میدهد.
«جن» اغلب از لحظهای به لحظهی دیگر غوغا میکند و به ندرت به جزئیات قابل توجه شخصیت یا جلوههای ویژه میپردازد. منظورم این است که چرا فونت روی Book of Shadows توسط یک کارآموز Hot Topic در یک ضرب الاجل سخت به هم خورده است؟ و چگونه می شود که قوانین و بخش های آن کتاب حتی از بی مزه ترین بازی کاشی، مملو از متن های توصیفی مانند "اما مراقب تلفات جنیان باشید، زیرا هدیه ای که می خواهید ممکن است به قیمت جان شما تمام شود" و "مصنوعات مورد نیاز - ساعت شمع، آینه»؟ زمان زیادی برای برپایی هیولایی تلف میشود که شخصیت آن در قسمتهای پایانناپذیر دیگ بخار خلاصه میشود، مانند «اگرچه جن جاودانه است، در حالی که در قلمرو فانی است، در معرض قوانین انسانها است و تنها پس از بازگشت به دنیای خود میتواند دوباره تولید شود. تنها در صورتی ممکن است که شعله بعد از سکته نیمه شب خاموش شود، از بین می رود. این یک چیدمان به اندازه کافی برای یک فیلم ترسناک مستقل است، اما از نظر شخصیتی، تقریباً به اندازه این ابله سبک است. من میخواستم «جن» را ریشهکن کنم، اما سازندگان آن هرگز شیطان را در جزئیات فیلمشان پیدا نکردند.
- ۰۰/۱۰/۱۵